امام زمان و شهدا

اللهم عجل لولیک الفرج

امام زمان و شهدا

اللهم عجل لولیک الفرج

امام زمان و شهدا

همه ی این نیامدن هایت تقصیر ماست...
اللهم عجل لولیک الفرج

پیام های کوتاه

۴ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۳
شهریور

یکشنبه ها روز بانوی بی نشانمان زهراست...روز یادآوری غم های وارد شده به اولین اماممان هست...کاش میدانستیم قبر مطهرت کجاست تا به دنبال اماممان در آنجا بگردیم...آخر پسر ها برعکس دخترها مادری اند...مادر شما به بابای خوبی ها...امام زمانمان...صاحبمان بگو برگردد...


۲۱
شهریور

نمیدانم چه سِّری ست در نبودنت فقط خوب میدانم نبودنت تقصیر من است...چقد سخت است تحمل این حس فقط تو میدانی و من...بابا نمی خواهی برگردی ؟!مگر نه اینکه همیشه بچه ها خطا می کنند و پدرها می بخشند...؟!تو که دیگر از همه پدرها سرتری برای بچه هایت...می شود باز هم خطاهایمان را اشتباهاتمان را به بزرگی لا یتناهی ات ببخشی..؟!مگر نه اینکه تو از نسل خاندان مهربانی و بخشش هستی..؟!ببخش بر ما بدبودنمان،غفلتمان و خوابی که انگار بیداری ندارد را...

رفقا بیاین باهم دعا کنیم برگرده...تا برنگرده هیچ چی سر جاش نیست...


۱۷
شهریور

می گویند دختر ها سخت بابایی هستند ... !
جانشان به جان ِ پدر بسته است 
که تاب ِ سرما خوردگی ساده اش را ندارند
چه رسد که ... 
همه می دانند نفس نفس های دختر با تپش های قلب بابا میزند 
بابای مهربانم ... !
امروز تپش های قلبم یکی در میان میزند 
که نکند ... 
گرچه فرمودی عملی ساده است اما بابا جان ؛ یک خراش ِ ساده هم دل ِ دختر را هزار پاره می کند ... 
سالم بمان ... 
سرحال 
مثل همیشه که در میان ِ این قتلگاه تو که تنها ترین سرداری نباید تنها بگذاری زینب ها را ، زهرا ها را .....
گرچه زینبی نبودیم 
زهرایی زندگی نکردیم
....
اما بابا جان 
به خدا این بار کوفیان بدون دعوت ... 
به خدا حرمله ها منتظرند ... !

به خدا نامردمان ِ این شهر 

نکند تنها بگذاری ... 

مراقب خودتان باشید که دختر ها سخت ِ بی تابی ِ دل دارند 
و
پاسخی نمیابند که بدهند تا وقتی که سلامت ِ سلامت باشی ... 

دل ِ دختر هاتان بی تابی می کند
بی تابی ِ بابا ... !


ــــــــــ
+ سایه ات بر سرمان مستدام ای پدر مهربان...
+ حمد ِ شفا قرائت می کنید ؟ 

17 شهریور 1393 روزی که سخت گذشت ... !

۱۵
شهریور
کبوتر که باشی همه جا میتوانی بروی...کبوتر که باشی برای رسیدن به امامت نباید در انتظار قطار و جایی برای ماندن باشی...کبوتر که باشی راه ها برایت هموار میشوند...از کودکی به کبوترانت حسادت کردم...گاهی قلبم را به آنان سپردم و رهسپار گنبدتان کردمشان...این روزها میلاد توست...تویی که نفس هایم،تک تکشان مدیون توست...شاید اکنون در کنار تو نیستم ولی در شهر خواهرت درست مثل او عاشقانه به یادت هستم...با دل کبوتر شده ام دور گنبدت میگردم...سلامت را به بانوی کریمه میرسانم...این روزها شاید تنها دلبستگیم خاندان شما هستند...میلاد خجسته ات مبارک...
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا...